هدف: هدف این تحقیق، بیان ضرورت یکی از انواع تحوّلی است که باید در علوم انسانی شاهد وقوع آن بود. دغدغه در خصوص دانشگاه اسلامی و اسلامی شدن دانشگاهها یکی از دلمشغولیهای صاحبنظران و مسئولان امر بوده است. همچنین در سالهای اخیر شاهد هستیم که توجه به علوم انسانی و ضرورت تحوّل آن، یکی دیگر از دغدغههای جاری اندیشمندان جامعة اسلامی شده است. میان این دو نوع دلمشغولی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد؛ زیرا اسلامی شدن دانشگاهها، مستلزم وقوع تحوّل در علوم انسانی موجود در دانشگاههاست. روش:روش تحلیل اسنادی نشان خواهد داد که چگونه علم زدگی به عنوان یک روش انحصاری، می تواند محتوی و غایت علوم انسانی را تحت تاثیر قرار دهد. یافتهها: یکی از گامهای مهم در مسیر اسلامی شدن دانشگاهها، متحوّل ساختن علوم انسانی به معنای تطهیر آن از تفکّر انحرافی علمزدگی است. قطعاً آن نوع علوم انسانی رایج در دانشگاه که بر علمزدگی محدود است، نمیتواند جزیی از یک دانشگاه اسلامی به حساب آید؛ زیرا در قالب این نظام فکری، تنها سازوکارهای محدود به عوامل مادی به رسمیت شناخته میشوند و بسیاری از ارزشهای مورد تأکید در دین اسلام، قابل دفاع و تبیین نخواهد بود. اسلام ضمن اینکه به فراگیری دانش تجربی دعوت و تشویق میکند، هیچگاه حد و مرز نظام فکری انسان را محدود به دانش تجربی نمیکند و در تمام حوزههایی که موسوم به علوم انسانی است، به علل و سازوکارهای فراتر از دانش تجربی توجه و توصیه میکند. نتیجهگیری: این تحقیق نشان میدهد که علمزدگی یکی از آسیبهای عمده برای علوم انسانی اسلامی است و تطهیر آن از این آسیب، یکی از گامهای مهم در اسلامی شدن دانشگاهها محسوب میشود.