1
دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و پژوهشگر اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف
2
کارشناسی مکانیک، پژوهشگر اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف
چکیده
هدف: هدف این نوشتار، توجه به جریان بسیار مهم و روبه گسترش مهاجرت نخبگان از رشتههای مهندسی و حرکت آنان به سمت رشتههای علوم انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی و واکاوی و تبیین انگیزهها و دلالتهای مهاجرت آنان است.روش: این تحقیق با روش کیفی به مصاحبه با 40دانشآموختۀرشتههای مهندسی دانشگاههای شریف، تهران، امیرکبیر و علم و صنعت پرداخته که در خلال سالهای دهۀ80 با تغییر مسیر تحصیلی و زندگی خود، رشتههای علوم انسانی و هنر را برای ادامۀراه خود انتخاب کردهاند.یافتهها: جریان مهاجرت نخبگان مهندسی به علوم انسانی، نه یک جریان واحد، بلکه حداقل متشکّل از شش جریان ماهیتاً متفاوت است که به صورت سنخشناسی ششگانۀفراریان، منفعتجویان، اثرگذاران کلان، خودجویان، تحولخواهان انقلابی و رفرمیستها طبقهبندی میشوند.نتیجهگیری:نتایج این پژوهش کیفی نشان میدهد که عدم رضایت از تحصیل در رشتههای فنی، عنصر مشترک در میان مهاجران است. عدم ارضای استعدادها و نیازهای متعالی انسان، عدم ارضای روحیۀ تأثیرگذاری و نقشآفرینی عمومی و اجتماعی و بی ارتباطی با آرمانهای فرهنگی و سیاسی انقلاب اسلامی از یکسو و جهان مدرن از سوی دیگر،از مهمترین دلایل انصراف این نخبگان از رشتههای مهندسی و ورود آنان به دنیای علوم انسانی است؛ دلایلی که هریک متضمّن یکی از بیماریهای عمیق نظام آموزش عالی امروز ایران است
بادامچی, محمدحسین, قائمخانی, محمد. (1394). بحران تکنیکزدگی آموزش عالی در ایران؛ جامعهشناسی جریان مهاجرت نخبگان از رشتههای مهندسی به علوم انسانی. مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی, 19(64), 335-358.
MLA
محمدحسین بادامچی; محمد قائمخانی. "بحران تکنیکزدگی آموزش عالی در ایران؛ جامعهشناسی جریان مهاجرت نخبگان از رشتههای مهندسی به علوم انسانی". مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی, 19, 64, 1394, 335-358.
HARVARD
بادامچی, محمدحسین, قائمخانی, محمد. (1394). 'بحران تکنیکزدگی آموزش عالی در ایران؛ جامعهشناسی جریان مهاجرت نخبگان از رشتههای مهندسی به علوم انسانی', مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی, 19(64), pp. 335-358.
VANCOUVER
بادامچی, محمدحسین, قائمخانی, محمد. بحران تکنیکزدگی آموزش عالی در ایران؛ جامعهشناسی جریان مهاجرت نخبگان از رشتههای مهندسی به علوم انسانی. مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی, 1394; 19(64): 335-358.